3داستان زیبا

روزی تمام روستایی ها تصمیم گرفتند برای بارش باران دعا کنند،در روزی

که همه برای دعا دور هم جمع شدند تنها یک پسر بچه با خود چتری داشت

این یعنی ایمان

کودک یک ساله ای را تصور کنید.زمانی که شما او را به هوا پرتاب می کنید

او می خندد چرا که او می داند شما او را خواهید گرفت.

این یعنی اعتماد

هر شب ما به رختخواب می رویم ما هیچ اطمینانی نداریم که فردا صبح زنده

بر می خیزیم با این حال ساعت را برای فردا کوک می کنیم.

این یعنی امید

داستان..

داستان...

یعنی ,دعا ,روزی ,یک ,رویم ,اطمینانی ,این یعنی ,او را ,شما او ,او می ,شب ما

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

نوشته های دختر متفاوت/جایی برای نوشتن بیدارخواب بلاگی از آنِ خود لباس بچه گانه دخترانه و پسرانه، اسباب بازی و سرگرمی prohe-ns2-ns3 Monica طعم تنهایی filmloox خبرهاي ليمويي وبلاگ شخصی سید مهدی حسینی